کم کمک داریم به چهارشنبه آخر سال نزدیک می شویم . . .
.
بیاییم به جای خرید مواد منفجره برای چهارشنبه سوری ، یک دست لباس بخریم برای کودکی که با << حسرت>> به دوستانش نگاه می کند.
او شکر می کند! من ناشکرم !
من می خوانم ، تو می خوانی ، او سواد ندارد ، ما می خوانیم ، شما می خوانید ، آنها کتاب ندارند!
من می خورم ، تو می خوری ، او کرسنه است ، ما می خوریم ، شما می خورید ، آنها فقط نان خشک می خورند!
من درس می خوانم،تو درس می خوانی،او مجبور است کار کند، ما در می خوانیم،شما درس می خوانید،آنها فقط بیل و داس می شناسند!
من نی خندم،تو می خندی،او گریه می کند،ما می خندیم، شما می خندید،آنها به زور لبخند می زنند!
من سفر می کنم،تو سفر می کنی،او تا شب کار می کند،ما سفر می کنیم،شما سفر می کنید،آنها هر عید شرمنده کودکانشان می شوند !
من راه می روم، تو راه می روی ،او در ccu است،ما راه می رویم ، شما راه می روند ، آنها جانباز اند !
من وبلاگ دارم، تو وبلاگ داری ، او حسرت کار با کامپیوتر را دارد ، ما وبلاگ داریم ، شما وبلاگ دارید،آنها فقط غم دارند !
من وَگویم ، تو وَگویی، او فقط شوخیهای مردم را می بیند ،ما وَگوییم ، شما وَگویید ، آنها تلویزیون ندارند تا معنی ویگولنزج را بفهمند !
من ناشکرم ، تو ناشکری ، او بابت همان لغمه نان شکر می کند،ما ناشکریم،شما ناشکرید،آنها با تمام سادگی چقدر خوشبختند !
بامداد شنبه 30 بهمن ماه 95 در تایباد همانند سراسر خراسان های رضوی ، جنوبی و شمالی بارش باران این نعمت الهی آغاز و تا 24 ساعت بعد ادامه داشت که در پی این بارندگی شدید شهرستان تایباد خسارات و صدمات زیادی را به خود دید . شما دوستان تصاویر را ادامه مشاهده خواهید کرد .
گفتنی است که همچنین باران سیل آسا در تایباد در 15 سال گذشته بی سابقه بوده است .واین بارندگی جان دو تن را هم گرفته است که طبق منابع آگاه این دو تن از شهر مقدس مشهد بوده و از سمت شهرستان خواف به طرف مشهد از حال حرکت بودند و در حین گذر از روی پُل ، پُل نسشت کرده و افراد را یه همراه ماشین با خود درنوردیده است که تا به اکنون جسد یکی از این دو تن ناپیدا می باشد .